Saturday, September 02, 2006

سخن شبانگاهي با دلبر نازنينم


بنام ايزد
طوفان هراس
در سكوت خويشتن گمگشته ام
ميگشايم لب كه آوازي دهم
مرغ دل را با تمام خستگي
در هواي دوست پروازي دهم
ميگشايم لب ولي آوا كجاست ؟
پس چرا از من صدايي برنخواست؟
اين همه خاموشي و خلوت چرا ؟در درون من كه غوغايي بپاست؟

No comments: